شما از همین ابتدای مطلب آزادید که بنده و مطالبم را به ماست مالی کردن،دفاع با تعصب،چشم پوشی بر روی واقعیت،یکسونگری،جریان انحرافی و هر آنچه دلتان می خواهد متهم کنید؛بنده هم هیچ حرفی ندارم؛دستم را به نشانه ی تسلیم بالا میگیرم و حتی برای خاتمه دادن به این بحث های کشککی! اتهامات شما را با جان و دل میپذیرم.

من خودم را فرزند انقلاب میدانم.نظام و انقلاب اسلامی برای من هم پدر است هم مادر.سید علی ولی من است.پای این نظام هم کم  هزینه نداده ایم.صدها هزار شهید تقدیم کردیم.اصلا تو فکر کرده ای سیر این انقلاب همین 34 سال است؟!نه!سید حسن مدرس چشمش به مجلس ما بوده.شیخ فضل الله نوری پای چوبه دار ما را انتظار میکشید.خون های میرزا کوچک خان ،رئیس علی دلوار وهمه ی یاران شهیدش به پای آرمان های من و تو ریخته شده!سرها به بالای نیزه رفته،استخوان ها در گلو بوده و خارها در چشم.اصلابگذار خیالت را راحت کنم!دست رسول الله بر شانه ی ماست.ما از نسل سلمان محمدی هستیم.

برای همین است که کفتارهای زمانه برای دریدنمان به هر دری میزنند.سپاه ابرهه به راه می اندازند.از گوگوش تا سروش را پای کار می آورند.میخواهند یا ته چاه باشیم یا در زندان .اما به فضل خدا عزیزمصر می شویم.

همه ی این ها را گفتم تا برای همه مان یادآوری شود که کجا ایستاده ایم.تا بلکه کمی بیشتر بفهمیم پیچ تاریخی را!

تا بهتر چرتکه بیندازیم.ملاحظه خیلی از چیزها را بکنیم.سود و ضررش را خوب در محاسباتمان بیاوریم.ببینیم چه میدهیم،چه میگیریم.که دنیا بازار است.و چه میکاریم ،چه برداشت میکنیم.که دنیا مزرعه است.و اینجا هم سرگردنه!

آنوقت گاهی باید در جدال با مادران تقلبی، دست این طفل را مادرانه رها کرد،چون اصل و فرع میفمیم.وگاهی هم باید فریاد زد،خط شکن شد و یک تنه به صف دشمن زد؛چون باز اصلی و فرعی میفهمیم.

اما خدا نکند که اصل و فرعمان عوض شود.اصلمان بشود نفع دنیایمان.بشود قبیله هایمان.بشود حزب ،رسانه و مطبوعاتمان.به جای حب و بغض لله؛بشود حب و بغض دنیا.

مثل " بعضى از اين مطبوعاتى كه امروز هستند، پايگاههاى دشمنند؛ همان كارى را مى‌كنند كه راديو و تلويزيونهاى بى.بى.سى و امريكا و رژيم صهيونيستى مى‌خواهند بكنند!"1

"امروز مطبوعاتى پيدا مى‌شوند كه همه همّتشان، تشويش افكار عمومى و ايجاد اختلاف و بدبينى در مردم و خوانندگانشان نسبت نظام است! "2

"من نمى‌دانم مدل اينها كجاست و كيست!؟ مطبوعات غربى هم اين‌طور نيستند! اين يك نوع شارلاتانيزم مطبوعاتى است كه امروز بعضى از مطبوعات در پيش گرفته‌اند!"3

"قضاياى كوچك، درشت‌نمايى شده!در هر حادثه‌اى، جوّ تهمت فضا را پر مى‌كند!"4

"این‌که بعضیها فضاى کشور را آن‌قدر سیاسى کنند که مسائل اصلى کشور تحت‌الشّعاع قرار گیرد، یک غفلت بزرگ است. البته گروه معدودى این غفلت را عمداً انجام مى‌دهند؛ آنها خیانت مى‌کنند"5

"بايد كارهاى ديگر(فرعي) را - اگر لازم شد - فداى آن(اصلي) كرد؛  و هر حركت و كارى را به قدر خودِ آن بايد اهميّت داد و برايش تلاش كرد."6

"در حالى كه اين(پرداختن به مسائل فرعي) ، يكى از نقاط آسيب‏پذير در زندگى مسلمين، در دورانهاى مختلف است؛ يعنى اين‏كه، آحاد ملت و راهنمايان آنها و برجستگان دنياى اسلام، در برهه‏اى از زمان، وظيفه اصلى را اشتباه كنند. ندانند چه چيز اصلى‏است و بايد به آن پرداخت."7

حال به نظر شما پیام دکتر احمدی نژاد در خصوص در گذشت رئیس جمهور فقید ونزوئلا و یا گرفتن دست احمدی نژاد توسط مادر 85 ساله هوگو چاوز در مراسم ترحیم پسرش کجا قرار میگیرد؟انعکاس آن در رسانه ها چقدر منطبق بر حقیقت است؟چقدر ضرورت در پرداخت به آن وجود دارد؟ شما به من بگویید اما با حب و بغض لله!


1،2،3،4)بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان در مصلی تهران1379/2/1

5)بیانات رهبری در 27 خرداد 1390

6،7)رهبر معظم انقلاب در ديدار علما و روحانيان‏  (71/5/7)