آینه

هفته گذشته قریب هفده نفر از دوستان

بنده را به خاطر زخم  و چسب روی بینی

مورد پرس و جو و تفقد قرار دادند...

و من فهمیدم معنی مومن مراه المومن را...


در ادامه مطلب بخوانید"حجت مقبول آقای خادم الشیاطین"را...

ادامه نوشته

دعا کنید

25 اسفند89

سلام محمود

برنامه ات چی شد.اومدنی شدی.

چرا آروم صحبت میکنی.

بیمارستان چرا؟

دامادتون...حالا چی شده؟

سرطان خون...

29اسفند 89

امروز یه خبر شنیدم خیلی ناراحت شدم!

چی؟

فاطمه خانم بود!

خب؟

بنده خدا "ام اس" گرفته...

2 فروردین

پسر علی آقا بود...عموی محمد.

ماشین باباشو برداشته رفته بیرون زده به یه بنده خدا...الان تو کماست.

6فروردین

خیلی حالم بده.ادامه راه نمیتونم باهاتون بیام.من اهواز میمونم تا شما برگردید.تومر دارم و دو هفته دیگه عمل اومدم شفام و از شهدا بگیرم...

10 فروردین

 تو جاده اراک چپ کردند

بچه یک سال و نیمش با کتف و پا و دست عمل کرده بهونه مادرش و میگیره که تو کماست...


برای همشون خیلی دعا کنید...