پستی تا چه حد...

حال مساعدی ندارم  که این مطلب را مینویسم.یعنی کار دیگری هم نمیتوانستم به جز نوشتن بکنم.یعنی اگر کاری از دستم بر می آمد حتما انجام میدادم.نهایتش این است که میتوانم چند تا فحش آب دار نثارش کنم تا دلم خنک شود و البته احتمالا او هم عقب میکشد.اما اصل موضوع به قوت خودش باقی است.

اصلا قصد ندارم که بخواهم بگویم چه اتفاقی افتاده...لااقل توی خواننده میتوانی سنگ صبور باشی.این یه کار را که میتوانی انجام دهی.توی فضای مجازی هم که این کار راحت است.

اما جان کلامم این است.همه ی کارهای ما به دو بخش تقسیم میشود یا ما را از درجه انسانیت نزول میدهد.و یا عروج...

اما فکر میکنم آن عملی که به یکباره انسان را به حیوانی پلید تبدیل میکند بازی با "دل " است.

حوصله ی متن ادبی و توضیح و تفسیر و قص علی هذا ندارم.

اما یادم باشد "حرفی نزم که به کسی بر بخورد،نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد،خطی ننویسم که آزار دهد کسی را،یادم باشد روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست"


اصل نوشت:الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

دعایمان کنید...

یادمان می ماند

جناب سردار

مهندس

دکتر

کاپیتان

خلبان

شهردار محترم

یادمان می ماند که به شهر عش آل محمد(ص) آمدید اما خدمت حضرت آیت الله مصباح نرسیدید!

 

                        


دو نکته:

علت این امر را هنوز نمیدانم اگر جویا شدم دوستان را هم مطلع میکنم

پست قبلی همچنان اعتبار دارد؛دوست ندارم این پست مانع از خواندن پست قبلی شود.چه بسا آن پست برایم مهم تر است.

هر چند"تا دوست که را خواهد و میلش به که باشد!

باز هم همین میشد که شد

من میدانم

اگرتمام شیعه

و مکه

و کوفه

و همه ی مردم همه ی شهرها

یزید را محکوم می کردند

یا طومار امضا میکردند

یا در اعتراض به کشتار فرزندان رسول خدا(ص)

یک دقیقه سکوت میکردند...

آب از آب تکان نمی خورد...

خدا هم هیچ کاری نمی کرد

باز هم همین می شد که شد...


اگر امروز جلوی این انسان کثیف گرفته نشود فردا روز باید منتظر بدتر از این ها بود!

میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن مبارک باد

لغزش

گزیده ای از اظهارات متهمان در جلسه ی دادگاه فساد بزرگ بانکی را مشاهده میکنید!

من 53 ماه سابقه جبهه داردم و برادر 2 شهید هستم و خودم فرمانده بودم. من خودم را سرباز نظام می‌دانم و می‌گویم که اشتباهاتم از سر غفلت بوده است.

من بچه کربلای 5 بودم؛من از کجا می‌دانستم یک روز با دادگاه فساد بانکی مواجه می‌شوم، من از خسروی جز صداقت چیزی ندیده بودم.

با شرکت «پومر» نمی‌توانستیم قرارداد ببندیم، من تیپ حزب‌اللهی داشتم و کسی جرأت نمی‌کرد به من بگوید پول بده. به همین دلیل به معاون من گفته بودند پول بده.

خسروی به من گفت 2 درصد پول بیشتر بده من هم تقیه کردم و دادم. 

 من روضه‌خوان امام حسین هستم و نیازی به پول رشوه ندارم.

در بحران کوی دانشگاه فرزند آقا بودم و در جریان فتنه هم پای کار بودم.

متهم در جواب گفت: این عصبانیت از تأثیرات موج‌گرفتگی است. آن موقع که در سال 62 میدان مین باز می‌کردم یکسری از این افراد نبودند.


وی افزود(دادستان)...را مجرم اتفاقی می‌دانیم نه مجرم به عادت؛ او به خاطر شهرت‌طلبی تن به جرم داده است.


اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...

مشروح کاملش را اینجا ببینید

خود سازی

براي خودسازي بايد برنامه داشت. از يک طرف بايد سعي کنيم دانسته‌‌هاي صحيح خود را افزايش دهيم و آن‌ها را زنده نگه داريم و از طرف ديگر فعاليتي سلبي داشته، به سخنان باطل بي‌اعتنايي کنيم. براي تقويت اراده هم بايد اختيار خانه دل‌ خود را در دست داشته باشيم و به شياطين اجازه ورود ندهيم. مهم‌ترين راه ورود شياطين چشم و گوش است. اگر اين دو کنترل شوند راه شياطين بسته مي‌شود. در اين صورت راه فرشتگان و اولياي خدا به درون دل انسان باز مي‌شود و انسان مي‌تواند روز به روز کارهاي بهتر و مهم‌تر را با شوق و علاقه بيشتر و با اراده‌اي قوي‌تر انجام دهد.

(حضرت آیت الله مصباح)

فرقی نمیکند...

بحرین

فرقی نمیکند

در کوچه های مدینه

یا در خیابان های منامه

دست شرطه های حجاز همیشه سنگین است...