بعضی ها اصرار دارند کارآفرینی را سخت جلوه دهند و راهش را سخت و با ریسک بالا.اما بنده به ضرس قاطع با این تزها مخالف و آن را توهم اوهام خیال اندیشه میدانم!!همان کج و معوج اندیشان شروع میکنند به آسمان و ریسمان بافی که برای شروع و امتداد کارآفرینی این برنامه را طی کنید و این کتاب را بخوانید.اما به نظر من آنها فقط شما را از مقصد دور میکنند.لذا از اینجا به بعد میخواهم گام های مهم و مطمئنی را در باب و پنجره ی کارآفرینی خدمت دوستان ارائه کنم.
۱) تمام مطالبی که قبلا در مورد کارآفرینی شنیده اید را کنار بگزارید.یعنی همه شان کشک.
۲)به دنبال ایده ای برای راه اندازی یک طرح یا مرکز و موسسه باشید.توضیح اینکه اگر این طرح ها فرهنگی باشند بهتر است.یعنی اصلا یک جورهایی حتما باید به کار فرهنگی،هنری ربطش دهید.ایده تان هم از همان اول بزرگ و دهان پر کن در نظر بگیرید.خیلی هم سخت نگیرید.به دور و برتان نگاه کنید.خیلی ساده ایده به نظرتان میرسد.خود همین وبلاگ میتواند یک ایده باشد.مثلا ایده تاسیس مرکز مدیریت و هم سو سازی روابط فی مابین وبلاگ نویسان خانواده معتدل(این معتدل بنا بر مصالح زمانی قرار گرفته و قابل تغییر است).یا یک مسابقه طرح ریزی کنید.نمونه اینکه مسابقه بزرگ و بین المللی کودک،پوشک،اعتدال و تنش زایی.
۳)بنا بر ایده تان شروع کنید به طرح نویسی.مقدمه بسیار مهم است.باید طوری بنویسید که حتی اگر خودتان هم خواندید قانع شوید! باید در طرح نویسی(پروپزال بگید کلاسش بیشتره) هر طور شده ضرورت این کار را با حیات،ممات،فرهنگ،هنر،تاریخ ایران و اسلام و دنیا گره بزنید.و فریاد واسلاما سر دهید که از بی توجهی به این مقوله جامعه بشریت چه ضربات مهلکی را دریافت کرده است.(از توجه به جنبه های بصری طرح،از جمله لوگو،گرافیک کاتالوگ و بروشورها غافل نشوید)
۴)در ادامه ی طرح،چارتی تهیه کرده، تقسیم وظایف کنید.بالاخره چنین کار مهمی بدون دوستان و آشنایان نه تنها دلچسب نیست (به خصوص اینکه ما ایرانی ها بسیار عاطفی هستیم) و حتی خیلی خوب هم پیش نخواهد رفت.در برآوردهای اولیه ، مکانی جهت اختصاص به دبیرخانه،ستاد،مرکز یا...اختصاص دهید.سایت،روابط عمومی،مخابرات،پشتیبانی،دفتر نظارت ارزیابی،نمایندگی در سایر شهرها،مرکز مطالعات،مرکز رسیدگی به امور ویژه،دفتر رسیدگی به مناطق فاقد نمایندگی،مرکز بین الملل،معاونت زنان،دفتر پیشگیری از حوادت مترقبه،دفتر پیشگیری از حوادث غیر مترقبه،دفتر عدم پیشگیری و فقط درمان حوادث مترقبه و غیر مترقبه،دفتر هماهنگی سه دفتر قبل و...از جمله پست هایی هستند که هر کدام به نحوی مسئولیت خطیر جذب بودجه را بر عده خواهند داشت.
۵)مسئولین مستعد را شناسایی کنید.مهم نیست که مسئولیتشان چقدر با کار شما سازگار است.مهم استعداد شما و مسئول محترم است.ضرورت های امر را تبیین کرده و ابتدا بخواهید که خود این مسئولین عزیزتر از جان به خاطر تجربه های گرانمایه شان با شما همکاری کرده و اگر سایز گردن و شکم شان هم خوانی دارد عضویت در هیئت مدیره را علیرغم تمام مشغله ها و بنا بر احساس وظیفه و تکلیف بپذیرند.سپس بخواهید برای طرحی که خود احساس وظیفه کرده و شرکت جسته اند،بودجه ای اختصاص دهند.
۶)به عنوان مدیر مجموعه ای عظیم به هیچ عنوان کار را تمام شده ندانید.تازه آغاز کار است.باید کارهای پژوهشی متفاوت انجام دهید و ضرورتهای زیادی را طرح ریزی کنید.ویترینی تهیه کنید و همه پژوهش ها را به عنوان رزومه کاری در آن نگه دارید.هر کدام از پژوهش ها خود یک طرح کارآفرینی جدا حساب میشود.هر چند وقت یکبار کلی اطلاعیه و قیل و قال راه بیاندازید از فلان پژوهش ارزشمند مجموعه تحت امرتان رونمایی و پرده برداری کنید.مهمان خارجی داشته باشید.از پیشکسوتان،فعالان،آینده داران و...عرصه فعالیتتان تقدیر کنید.به مناسبت های مختلف صبحانه کاری،ضیافت شام،سفره افطاری،نشست صمیمی،پاسخگویی به سوالات،مصاحبه با اصحاب رسانه،نوشتن چند سطر در صفحه شخصی،بازدید از فلان مجموعه،دیدار با یکی از قشرهاو...را به عنوان برنامه اصلی خود قرار دهید.
۷)شما یک کارآفرین خواهید بود که عده ی بسیاری را سر کار گذاشته اید.
پ.ن ۱) پیرو فرمایش حضرت آقا مبنی بر اصرارشان بر همکاری با دولت،اینجانب ضمن تبریک به حجه الاسلام روحانی آمادگی خود را جهت قبول زحمات کلیه ی امور و مسئولیت های وزارتی،صدارتی،رای اعتمادی،نصبی،نهادی،معاونتی،مشاوره ای،نمایندگی،سخنگویی،پژوهشی،رسیدگی،ترابری،ماساژ،پیک موتوری،چمن زنی و...را در اسرع وقت اعلام نموده در صورت نیاز کامنت بگزارند.قطعا به کارگیری بنده اوج به منصه ظهور رسیدن اعتدالشان خواهد بود.
پ.ن ۲)انشاالله در پست بعدی توضیحی در مورد پست فعلی که در آن پست،پست قبلی نامیده میشود،خواهم نگاشت.