ویرایش و crl+z و یا آبکش
من الان از اعتکاف اومدم...این اصل قضیه است و در ادامه چند حاشیه...
۱)تو اعتکاف مصطفی ازم پرسید تا حالا چند بار تغییر کردی؟ گفتم خیلی اعم از مثبت و منفی.اما خیلی کم بودند تغییراتی که ثابت بمونند.همیشه بعد از سفرراهیان نور و اعتکاف و شب های قدر و هزار بهانه ی دیگر تغییراتی تو آدم احساس میشه.یا لا اقل حس میکنیم که ایجاد شده.اما معمولا بعد از مدتی ctrl+z ؛یعنی رسما برگشت به حالت قبل...یعنی خیلی از فضاها برای ما حکم آب رو دارند اما ما حکم آبکش.وقتی داخل میشیم غرق آب ولی به محض اینکه از آب میایم بیرون دریغ از یک قطره...
2)اغلب بچه هایی که از قدیم بودیم کم و بیش به این نکته اذعان داشتند که بار اول اعتکاف برامون یه چیز دیگه بوده و الان حس و حال قبل رو نمیده...
حقیقت امر اینه که ظرف وجودی بعضی از ماها اندازه یک لیوان آب میمونه و بعضی ها یه پارچ و ....شاید هم دریا.و چه بسا کسانی خود چشمه باشند.
زمانی که من حقیر و کوچیکم با اعتکاف سال اول به تکرار میرسم.یا نمازهای پنج گانه ام من و کاملا ارضا میکنند.و وقتی نیاز نباشد میلی هم نیست...
3)شاید یکی از مهمترین مزایای اعتکاف این باشد که فرقی نمیکند بچه دبیرستانی باشی یا طلبه یا رئیس آموزش و پرورش یا بزرگترین گرافیست ایران...هرچه هستی با جماعت یک رنگی(البته اگر جماعتی بگذارند).
4)نباید بگذریم که گاهی هم اعتکاف را اشتباه گرفته ایم.خداییش لب تاپ اون هم برای دیدن قهوه ی تلخ و ساختمان پزشکان...وا عجبا
5)اگر در یک جایی با سبقه ی زیاد و تجربه و مهارت بسیار بیشتر شما رو زیر دست یک آدمی که در همه ی آیتم های یاد شده از شما پایین تر است قرار دهند چه عکس العملی نشان میدهید!!(حب الدنیا راس کل خطیئه)
6)میشه خیلی حاشیه ی دیگه گفت:اعم از اینکه مدیریت اعتکاف امسال چه طور بود،یا اینکه جای بزرگانی همچون حضرت آیت الله شاه آبادی بسیار خالی بود.یا حضور گپ و گفت ها با بچه های جشنواره خوارزمی و گلایه و شکایت هاشون،از سخنرانی های جذاب حاج آقای ماندگاری و تهرانی و میرباقری از اولین جشنواره معتکف و....اما بگذریم
7)امیر المؤمنین علیه السلام : علیک بالاخره تاتک الدنیا صاغره
تو مراقب آخرتت باش ،دنیا خودش ذلیلانه به پیشت میاید .
اعتکاف امثال هم گذشت.
ربنا لا تذغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا...
.jpg)
مرغ باغ ملکوتم نيم ازعالم خاک