بناست روی قرار یکی حساب کنیم

کمی صبر کنید تا صوت بارگذاری شود،شعر دلچسب تر می شود...


بناست با سر انگشت خود ثواب کنیم
و شهر را به سر دشمنان خراب کنیم
رسیده نوبت ما با بصیرت و غیرت
هجوم توطئه را نقشه ای بر آب کنیم
حماسه های سیاسی به عزم ما بسته است
به حکم رهبر فرزانه انقلاب کنیم
حضور سبز من و تو عمود این خیمه است
رسیده فرصت روزی که انتخاب کنیم
قرار نیست برای بزرگ کردن گل
تمام حیثیت باغ را خراب کنیم
بساط وعده و قول و قرار ها داغ است
بناست روی قرار یکی حساب کنیم
کسی که زخمی آن روزهای خون بار است
به روی پاش نشانی دست دلدار است

 


دوستانی که احیانا میخواهند از ترس جناب روحانی رای خود را از دکتر جلیلی به آقای قالیباف تغییر بدهند این مطلب را حتما بخوانند


 

ما شیشه ی عطریم بگویید به سنگ

 
 

اگر غیر این بود باید شک میکردیم.من زودتر از اینها منتظر بودم.باکی هم نیست.تخریب،تهمت،شبهه و دروغ پراکنی قصه ی امروز و دیروز نیست.عده ای هستند که هروقت منافع و جایگاهشان را در خطر ببینند به هر چیزی دست می اندازند.سایت هایی که برچسب های انحرافی،کاندیدای دولت،نداشتن تیم و برنامه میزنند.تخریب میکنند.آسمان و ریسمان به هم میبافند.و خارج نشینانی که خطر را بهتر فهمیده اند.

من خوشحالم که نوری زاد گفته است:"مسند نشینی سعید جلیلی فاجعه‌ای است که نه فقط آثارش نصیب ما، که نصیب نسل های آینده خواهد شد... آیا باید دست روی دست گذاشت و نظاره کرد تا سعید خان بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند؟ آیا از دست ما کاری برمی‌آید...؟

به گمان من، مهم این نیست که چه کسی تدارکاتچی بعدی خواهد بود و سعید جلیلی را شکست خواهد داد، مهم این است که سعید جلیلی انتخاب نشود... چنین است که تک تک ما وظیفه داریم به عنوان "چه باید کرد؟" مانع از فاجعه ای در ابعاد بزرگ شویم."

یا وقتی مسعود بهنود (کارشناس بی بی سی)میگوید:من باید با رای خود، به سهم خود و به اندازه خود، مانع از آن شوم که آقای جلیلی رییس جمهور شود.

حالا بهتر تکلیفمان را میدانیم.میفهمیم که دشمن از آمدن چه کسی بیشتر ناراحت میشود


با دشمن خویشیم دمادم در جنگ
او با دم تیغ آمده   ما با دل تنگ

ما رود مدامیم بگویید به تیغ
ما شیشه ی عطریم بگویید به سنگ

اوصیکم به تشکیلات و سازمان

اتفاقا وقت نوشتن این مطلب همین الان است.در بحبوحه ی انتخابات.در فاصله ی 5 روز مانده تا24 خرداد.اگر دکتر جلیلی رای نیاورد خیلی هم بد نیست.حتی شاید خوب هم باشد.یک جورایی دلم خنک می شود.بلکه کمی به خودمان بیاییم. نه اینکه دکتر جلیلی اصلح نباشد.که قطعا از نظر من او اصلح است.و حتی تمام فاکتورها را برای رای آوری دارد اما مشکل ما هستیم.تا کی میخواهیم چوب ندانم کاری هایمان را بخوریم.به قول یکی از رفقا تا کی امام زمان(عج) بیاید پای کار و دل ها را هدایت کند.پس حرکت خودمان چی؟

جمعیت حزب الله به شدت دچار ضعف سازمانی است.ما مرد پروژه هستیم نه پروسه.ما جو ایجاد میکنیم اما جریان نه.در سه سوت برجک ها را پایین میاوریم اما در سازندگی و رویش لنگ میزنیم.در جمع ها و هیئت های خودمان هم نمیتوانیم سازمان و نظام ایجاد کنیم.یعنی یاد نگرفته ایم.مشکل مبنایی است.از مدارسمان آغاز میشود.در ورزش و جامعه مان نمود پیدا میکند.چند نفر از علمای حوزه ما فقه فردی میگویند و چند نفر فقه اجتماعی؟در فعالیت های فردی بولدزر وار کار میکنیم و در فعالیت های گروهی،به مثابه یک پیکان شروع کار میکنیم و در ادامه مثل ژیان ادامه راه میدهیم  و بعد هم چپ میکنیم.خلا نگاه سازمانی و تشکیلاتی به شدت جمعیت حزب الله را فشل کرده است.باید طرحی نو در اندازیم.

بسیاری از سایت ها،روزنامه ها،رسانه ها،صاحبان تریبون و...در مشی خود باید تجدید نظر جدی کنند.در چند سال گذشته بسیاری از افراد به جای آنکه قطب نما به دست افراد دهند و توانایی شناخت راه را برای خود و دیگران ایجاد کنند فقط راه نشان میدادند.فقط راه و بیراه میگفتند.خبرهای امنیتی بدون پشتوانه منتشر میکردند و میکنند.از جلسات خصوصی خبر رسانی میکردند.نا خواسته ایجاد بدبینی  و سیاه نمایی کردند و گفتمان انقلاب را باز هم نا خواسته و  غیر مستقیم زیر سوال بردند.باید در این شیوه ها تجدید نظر جدی کرد.باید قدرت تشخیص داد نه اینکه به جای دیگران تصمیم گرفت.

بسیاری از عوامل دیگر هست که کارایی ما را به حداقل رسانده است.نداشتن وسعت نظر،عدم ارتباط با سطوح مختلف جامعه، نداشتن پشتوانه مالی و...که همگی معلولی از دو علت فوق هستند.به خصوص نداشتن سازمان.