ما کوریم
انگار که خدا یک مقام تشریفاتی است.مثل سیستم پادشاهی در کشور انگلیس!!پادشاه هست.اما قدرت اجرایی دست کس دیگری است.خدا هست اما حقوق سر ماهم را کس دیگری میدهد.ماشین من طبق قوانین فیزیک حرکت میکند.البته وقتی امراضمان حاد میشود دوا و دکتر جوابگو نیست احتمالا خدا باز به کار می آید.
چه بسیار زمان ها که در خلوتم حین انجام حرامی از صدای نا مفهمی ترسیده ام.از نگاه یک کودک فرار کرده ام اما تو را ندیدم.
"و اذا سالک عبادی عنی" و چون بندگانم از تو درباره من پرسیدند
"فانی قریب"بگو که من حتما به همه نزدیکم
و من این نزدیکی را نفهمیدم.چون تو را ندیدم.نه اینکه نباشی.یا حضورت محسوس نباشد.یا اینکه آنقدر مبهم باشی...نه تو بودی و بزرگ هم بودی.یعنی هستی.اما من کورم!
اصلا میخواهی یکبار امتحان کن...
"اجیب دعوق الداع اذا دعان"دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم.
اما وقتی فهمیدی نمیشود دیگر خود را به ندیدن بزنی.به کوری بزنی.
"فلیستجیبوا لی و لیومنوا بی لعلهم یرشدون"پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند،شاید که راه یابند
بقره/۱۸۶

مرغ باغ ملکوتم نيم ازعالم خاک