تا دفتر مشق هاي بچه هاي امروز...
اول مهر که ميشود هنوز اضطراب و تشويش هاي بچگي سراغم مي آيد.شايد هنوز بچه هايي هستيم با دغدغه هايي متفاوت.
مدیر سایت گلوب بنا بر نظر به حق چندي از دوستان بنر
سايتشون رو عوض کردند و به شکل و شمایل عکس
پست پیش در آوردند.
.
تقدیم به محمد تقی پور مهندس نخبه ی کامپیوتر
خلاصه همه ی اون مطالبی که نوشتم و پاک شد اینه:
فیس بوک با 700ملیون کاربر یکی از قدرتمندتری سایت های دنیاست.انگار عیبت است که کسی در فضای مجازی باشد اما نمایه ی فیس بوک نداشته باشد.هر ازچند گاهی هم خبری از جاسوسی و همکاری فیس بوک با سرویس های اطلاعاتی غرب به گوش میرسد.
دوست خوبم جناب تقی پور مدتی بود که یک سایت به نام www.glob.ir راه انداخته بود که از عید فطر به بعد یه تغییرات اساسی کرد.خلاصه اینکه شده یه پا فیس بوک داخلی.
و چندنکته:
1)برید سایت و ببینید اگر پسندید عضو شید و به دیگران معرفی کنید.
2)این سایت یه تنه و بدون هیچ حمایت داخلی و خارجی!!از داخل یک اتاق آپارتمان 70متری اونم نه از تو تهران بلکه شهرستان راه اندازی شده.برنامه نویسی چند هزار خطی برای این سایت توسط یک نفر یعنی اینکه ما میتوانیم.حالا ببینید اگه مدیریت و حمایت صورت بگیره چی میشه...کاری میشه کارستون.
3)مدیر سایت جناب تقی پور به دنبال یک ایده ی ناب برای ایجاد قابلیتی بدیع و مورد پسند کاربران ایرانی است.اگر چیزی به ذهنتون رسید بخل نورزید و بگید.
html>
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند
۱)کردها و اهل تسنن ایرانیانی مهمان نواز و خون گرم هستند...ما بدی ندیدیم.
۲)اتحاد تشیع و تسنن از نان شب برای امت اسلامی واجب تر است.اگر مبدا بیداری اسلامی را ایران بدانیم باید ایران نیز الگویی برای اتحاد مسلمین باشد.نمیشود دم از اتحاد زد و آنوقت در کشور خودمان...بگذریم.
۳)شرکت در نماز جماعت اهل تسنن و بازخورد آن جالبناک است.
۴)وقتی صدای اذان را میشنوم و دنبال تربت میگردم با خودم زمزمه میکنم"الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب (ع)"
پی نوشت:
| یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش | می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش | |
| گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور | دور باد آفت دور فلک از جان و تنش | |
| گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا | چشم دارم که سلامی برسانی ز منش | |
| به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه | جای دل‌های عزیز است به هم برمزنش |
و اما...
این فوتبال بی پدر و مادر! که آخرش معلوم نیست از چین آمده یا انگلیس خیلی فابلیت مثال دارد.
مثلا همین فوتبال مملکت خودمان را ببینید.از بی صاحبی هزار صاحب پیدا میکند.مشکلات از سر تا پایش میبارد.
بسیاری از این مشکلات هم بر میگردد به توجه ویژه.به نگاه های بسیار زیاد.آدمیزاد هم زیاد که بهش توجه شود لوس بار می آید.تربیتش خراب میشود.
بقیه اش در ادامه ی مطلب...
مرغ باغ ملکوتم نيم ازعالم خاک