سر انجام انتظارم به پایان رفت و تحلیل ها و شنیدهایم در مورد کاندیداتوری دکتر سعید جلیلی به وقوع پیوست.اما از ثبت نام هاشمی رفسنجانی و مشایی به شدت غافلگیر شدم.علیرغم خبرها،تحلیل هایم کاملا متضاد با این امر بود.این خبرها به خودی خود آنقدر جاذبه داشتند که دیگر ثبت نام رحیمی،جوانفکر،خلیلیان،مهمان پرست و...کاملا به حاشیه رفت.

اما سوال این روزهایم این است که  هاشمی برای رقابت در انتخابات حاضر شده است یا فشار بر نظام؟

تحلیل اول:من معتقدم که اگر خاتمی باید رد صلاحیت میشد،هاشمی را نباید به وزارت کشور راه میدادند.انصافا نقش هاشمی در فتنه ۸۸ بیشتر بود یا خاتمی؟

اما به هر حال باید هاشمی را از هم اکنون مورد تایید شورای نگهبان دانست.

و باز هم احتمالا مشایی رد صلاحیت خواهد شد.و تایید صلاحیت هاشمی مستمسکی برای حامیان مشایی(از جمله احمدی نژاد) برای فشار بر شورای نگهبان.که اگر هاشمی با آن پرونده تایید صلاحیت میشود پس مشایی...

تحلیل دیم:هاشمی اساسا برای پیروزی در انتخابات نخواهد آمد.او برای بازنده شدن می آید؛ می آید تا کار نیمه تمام خود در سال ۸۸ را تکمیل کند.حضور او در انتخابات همچون تنفس مصنوعی به جسم رو به احتضار فتنه است.چه بسا علائم حیاتی فتنه برگردد.

تحلیل سیم:حضور هاشمی،باعث مشارکت بیشتر میگردد.و گفتمان عدالت را بار دیگر متحدتر خواهد کرد.

و مکر مکرالله و الله خیر الماکرین


هنوز باید شک کرد که هاشمی تا پایان در رقابت باقی بماند.

در حال حاضر "سعید جلیلی"را اصلح مقبول میدانم.